• samanavaranco@gmail.com

  • شماره تماس : 37265400−035

  • ساعت کاری : 7:30 الی 15:00

بلاگ

مطالب علمی، گزارشات بین المللی و تحلیل های کارشناسی در حوزه های تخصصی سامان آوران توسعه

فرهنگ
برای واژه پرکاربرد «فرهنگ» که دامنه گسترده‌ای از مفاهیم در علوم و رشته‌های مختلف را در بر می‌گیرد، تعاریف متعدد و متنوعی ارائه شده است. از جمله آن‌که گفته‌اند مجموعه‌ای از الگوهای ارزشی نهادینه شده در جامعه است که سبک رفتاری اعضا را شکل می‌دهد یا این‌که فرهنگ را باورها و انتظاراتی دانسته‌اند که در میان اعضای جامعه به اشتراک گذاشته می‌شود تا هنجارهای رفتاری همان جامعه را تعیین کند. از سوی دیگر، لایه‌ای از فرهنگ که در سطح بنگاه‌ها و مؤسسات تجلی یافته باشد با اصطلاح «فرهنگ سازمانی» شناخته می‌شود که در فهرست موضوعات پرطرفدار در حوزه رفتار سازمانی به شمار می‌آید.
فرهنگ سازمانی
از دیدگاه «شاین»، فرهنگ سازمانی را باید الگویی از مفروضات اساسی مشترک دانست که به عنوان روشی صحیح برای درک، تفکر و احساس به اعضای جدید منتقل می‌شود. در واقع، اصطلاح فرهنگ سازمانی به مجموعه‌ای از باورها، ارزش‌ها و هنجارهای مشترک بین افراد و گروه‌های کاری در سطح بنگاه اشاره دارد که آن سازمان را از سایرین متمایز می‌کند. بنابراین فرهنگ سازمانی را می‌توان مجموعه‌ای از فرضیات بنیادین به شمار آورد که در طول زمان توسط کارکنان همان بنگاه ایجاد شده است و روشی یکسان در مواجهه با پدیده‌ها را به اعضا منتقل می‌کند تا روش تفکر و همچنین سبک رفتاری آنان را متناسب با همان چارچوب هنجاری تنظیم نماید.
کارکردهای فرهنگ سازمانی
در تبیین کارکردها و اهمیت فرهنگ سازمانی می‌توان به چنین واقعیتی اشاره نمود که این عامل، نه تنها به شکل‌گیری الگوهای رفتاری کارکنان کمک می‌کند، بلکه بر روش تولید محصولات و یا ارائه خدمات به مشتریان نیز تأثیر می‌گذارد؛ علاوه بر آن‌که همین عامل، تأثیری گسترده و عمیق بر ساختار و طرح سازمانی، راهبردها و برنامه‌ها، سبک رهبری و دیگر متغیرها و مؤلفه‌های تشکیل‌دهنده سازمان‌ها دارد. از آنجا که نحوه تعامل نیروی کار برای انجام فعالیت‌های روزانه تحت تأثیر فرهنگ سازمانی است، پذیرفتنی به نظر می‌رسد که نتایجی مانند عملکرد مدیریتی و موفقیت سازمانی را به عنصر فرهنگ سازمانی نسبت داد.
رابطه فرهنگ سازمانی و بهره‌وری
در میان نتایج سازمانی تأثیرپذیر از فرهنگ سازمانی، موفقیت‌های اقتصادی و متغیرهای مالی نیز مشاهده می‌شود؛ برای نمونه، نتایج مطالعاتی معتبر حاکی از وجود روابط مثبت و معنی‌دار آماری بین ویژگی‌های فرهنگی سازمان‌ها و شاخص‌های بهره‌وری است. بعضی پژوهشگران به این نتیجه رسیده‌اند که آنچه به صورت اساسی سطح بهره وری کارکنان را تعیین می‌کند، فرهنگ سازمانی است. در گزارشی دیگر از بین عوامل پرشماری که بر حرکت بهره‌وری در سازمان‌ها اثرگذار هستند، فرهنگ سازمانی به عنوان کلیدی‌ترین عامل معرفی شده است. از دید برخی صاحبنظران، اصلی‌ترین پیشرانی که رفتارهای بهره‌ورانه را باعث می‌شود، فرهنگ سازمانی است و مظاهری مانند بالا بودن زمان کاری مفید در کشورهایی مثل ژاپن را نیز به همین عامل نسبت می‌دهند؛ چراکه سطح بهره‌وری نیروی کار با فرهنگ سازمانی در ارتباط است. بدین ترتیب و به استناد مطالعات فراوانی که همبستگی بین فرهنگ سازمانی و بهره‌وری را بررسی و تأیید کرده‌اند، اجماع کلی در زمینه اثرپذیری بهره‌وری از این عامل نرم وجود دارد.
فرهنگ سازمانی دوستدار بهره‌وری
شکل ویژه‌ای از پدیده فرهنگ سازمانی در قالب مفهوم نسبتاً نوین «فرهنگ بهره‌وری» قابل تفسیر است که بستر مناسب برای شکل‌گیری جریان رشد مستمر بهره‌وری را شکل می‌دهد و زمینه لازم برای بهکرد طیف وسیعی از عملکردهای سازمانی را نیز فراهم می‌آورد. با درک این کارکردهاست که امروزه بیشتر سازمان‌های پیشرو هنگام تدوین برنامه کلان خود در عرصه بهره‌وری، به صورتی ویژه موضوع فرهنگ سازمانی را مورد توجه قرار می‌دهند؛ زیرا به صورت تجربی و عینی دریافته‌اند که وقتی فرهنگ بهره‌وری در سازمان حاکم باشد، نیروهای جدیدی که در سازمان جذب می‌شوند نیز بهره‌ور خواهند شد. از این منظر، ارتقای شاخص‌های بهره‌وری و موفقیت در اجرای چنین برنامه-هایی به توانمندی و خلاقیت مدیران سازمان در شکل دهی به پدیده فرهنگ دوستدار بهره‌وری بستگی دارد. به عبارت دیگر، چنین انتظار می‌رود که با فعال‌سازی سازوکارهای مدیریت فرهنگ بهره‌وری بتوان مسیر بهبود بهره‌وری و ارتقای عملکرد را هموار نمود.
ارکان فرهنگ دوستدار بهره‌وری
از دید بعضی متفکران، فرهنگ بهره‌وری شامل عناصری از قبیل مفروضات، ارزش‌ها، هنجارها و نشانه‌های ملموس (مصنوعات) است. به همین ترتیب، برخی دیگر از محققان مانند جودزاده و همکاران (1398) فرهنگ بهره‌وری را شامل چهار متغیر کلیدی دانسته‌اند که عبارتند از: ارزش‌ها، نگرش‌ها، هنجارها و نمادهای سازمانی. از این دیدگاه، فرهنگ بهره‌وری را باید چارچوبی منسجم دانست که بر پایه عناصری چهارگانه به شرح زیر و مطابق با شکل (1) شکل می‌گیرد:
- الف) ارزش‌های سازمانی شامل:
o «ارزش‌های ابزاری» مشتمل بر ارزش‌های اخلاقی (بین فردی) و ارزش‌های شایستگی (کفایت اجتماعی)؛
o «ارزش‌های غایی» شامل ارزش‌های فردی (حالت درونی) و ارزش‌های اجتماعی (تعاملات بین فردی)؛
- ب) نگرش‌های جمعی دارای سه جنبۀ شناختی، عاطفی و رفتاری؛
- ج) هنجارها شامل هنجارهای رسمی (قانون)، هنجارهای غیررسمی (عادات) و هنجارهای اجتماعی (آداب)؛
- د) نمادها شامل داستان‌ها، آداب و رسوم، نمادهای فیزیکی و زبان.

NEM

شکل (1): مولفه‌های تشکیل‌دهنده فرهنگ بهره‌وری (جودزاده و همکاران، 1398)

فرهنگ دوستدار بهره‌وری در مدل آی‌مپس
در مدل «آی‌مپس»، عنصر «فرهنگ» به عنوان یکی از کلیدی‌ترین عناصری مورد توجه قرار می‌گیرد که در قامت پیشران بهره‌وری و عامل ثبات و نهادینه‌شدن آن ایفای نقش می‌کند. در این مدل، فرهنگ سازمانی دوست‌دار بهره‌وری از مجموعه وجوه و مؤلّفه‌هایی به شرح زیر تشکیل شده است:
- نشانه‌ها: منظور از این جنبه، میزان هماهنگی عناصر ظاهری فرهنگ‌سازمانی و ابعاد ملموس آن با رویکرد و اصول بهره‌وری که در قالب مشهوداتی از این قبیل پدیدار می‌شود: تبلیغات محیطی، چیدمان محل کار، فرم-ها، تجهیزات، طرّاحی ابزارها و محیط، نحوه استفاده از منابع مانند مصرف برق و ...؛
- الگوها: دومین جنبه از فرهنگ بهره‌وری را وجود قهرمانان و الگوهایی در سازمان شکل می‌دهد که به صورت خودجوش و باانگیزه در تلاشند تا فرهنگ بهره‌وری را ترویج کنند. این قهرمانان بهره‌وری از طریق رفتارهایی مانند رعایت الگوی مصرف، پیشتاز‌بودن در همراهی با پروژه‌های بهره‌وری و ...قابل تشخیص هستند؛
- آیین‌ها: میزان هماهنگی رویه‌ها و رفتارهای جمعی سازمان با فرهنگ بهره‌وری در این وجه از عنصر فرهنگ مورد تحلیل قرار می‌گیرد و به منظور بررسی آن لازم است نحوة برگزاری مراسم گروهی در سازمان، مشارکت افراد در پویش‌های ناظر بر بهره‌وری، اشتیاق کارکنان برای حضور در رویدادها و مسابقات بهره‌وری و مواردی از این دست مورد تحلیل و امتیازدهی قرار گیرد؛
- ارزش‌ها: آخرین جزء از ارکان مفهومی عنصر «فرهنگ» در مدل «آی‌مپس» به میزان هماهنگی باورها و نگرش‌‌های گروهی حاکم بر سازمان با رویکرد و اهداف سازمان در زمینة بهره‌وری اشاره دارد. امتیازدهی به ارزش‌های بهره‌وری در هر سازمان بر اساس میزان ارزشمند بودن ویژگی‌ها و رفتارهایی مانند قناعت، صرفه‌جویی، نظم، قانون‌مداری و همچنین ناپسند‌بودن رفتارهایی از قبیل اسراف، اتلاف وقت و ... صورت می‌گیرد.

تألیف: دکتر هدایت کارگر شورکی

 

رابطه فناوری و بهره‌وری، یک رابطه بسیار جدی است و به نظر می رسد ایجاد جهش در بهره‌وری در سطح خرد و کلان، نیازمند به کارگیری هدفمند فناوری است. در این مطلب و مطلبی که بعدا منتشر خواهم کرد، از میان فناوری‌های مختلف به سه فناوری مهم یعنی اتوماسیون، هوشمندسازی و هوش مصنوعی و تاثیر آن ها در بهره وری اشاره کرده ام. در مطلب اول، تفاوت های این سه فناوری را مختصری شرح داده‌ام چراکه در بسیاری از موارد، این سه واژه در ادبیات مختلف از سیاست گذاری تا اجرا به اشتباه به کار گرفته شده‌اند. در مطلب دوم، تاثیر این سه فناوری در بهره وری را به صورت عمیق تر تبیین می‌نمایم.
1- اتوماسیون
اتوماسیون به معنای استفاده از فناوری برای انجام وظایف و خودکارسازی فرآیندها است. این فناوری معمولاً شامل استفاده از نرم‌افزارها و سخت‌افزارهای خاص برای کاهش دخالت انسانی در عملیات روزمره می‌شود. به عنوان مثال استفاده از ربات ها در فرایند ساخت خودرو بجای استفاده از انسان، سطحی از اتوماسیون محسوب می شود. هدف اصلی اتوماسیون، افزایش سرعت، کاهش خطاهای انسانی و کاهش هزینه‌ها است.
2- هوشمندسازی
هوشمندسازی مرحله‌ای بالاتر از اتوماسیون است و به معنای به‌کارگیری فناوری‌هایی است که به سازمان‌ها امکان ثبت و تحلیل داده ها و بهبود تصمیم‌گیری‌ها را می‌دهد. این فناوری‌ها شامل سیستم‌های اطلاعاتی پیشرفته، تجزیه و تحلیل داده‌ها و اینترنت اشیا است. هوشمندسازی به سازمان‌ها کمک می‌کند تا از داده‌ها برای پیش‌بینی روندها، بهینه‌سازی عملیات و شخصی‌سازی خدمات استفاده کنند.
3. هوش مصنوعی
هوش مصنوعی به مجموعه‌ای از الگوریتم‌ها و مدل‌ها اطلاق می‌شود که به سیستم‌ها این امکان را می‌دهد تا به طور مستقل یاد بگیرند و تصمیم‌گیری کنند. هوش مصنوعی شبیه به مغز انسان عمل می کند و می تواند ضمن شناخت مستمر و پویا، یادگیری داشته و از این یادگیری به طور مداوم در جهت بهبود رفتار عمل نماید. این فناوری می‌تواند به سازمان‌ها کمک کند تا به شکل هوشمندانه‌تری با داده‌ها تعامل داشته باشند و از آن‌ها برای پیش‌بینی، خودکارسازی تصمیمات و حتی توسعه محصولات جدید استفاده کنند.

برای تبیین بهتر این سه مفهوم، کاربرد آن در بخش بسته بندی خط تولید کاشی و سرامیک به صورت ساده شده مدنظر قرار گرفته است.
اتوماسیون در بخش بسته بندی خط تولید کاشی و سرامیک، به معنی استفاده از دستگاه‌های بسته‌بندی خودکار باشد که کاشی‌ها را پس از تولید به صورت منظم در کارتن ها قرار می‌دهند. این دستگاه‌ها با استفاده از نوار نقاله‌ها، کاشی‌ها را به سمت بسته‌بندی هدایت کرده و به طور خودکار آنها را در کارتن ها می‌چینند و سپس بر اساس برنامه مشخص، کارتن ها در پالت های مناسب و به نحو مناسب قرارداده شده و بسته بندی می شود. در اینجا، اتوماسیون به کاهش زمان و خطاهای انسانی کمک می‌کند و بهره‌وری را افزایش می‌دهد.
در همین مثال، هوشمندسازی می‌تواند با ثبت و تحلیل داده های مختلف و مرتبط با بسته بندی از جمله درجه کاشی تولید شده، نوع تقاضای ثبت شده، محل ارسال، نحوه ارسال، پارامترهای محیطی و ... نوع بسته بندی، تعداد کارتن و پالت و حتی تحلیل های مرتبط برای جهت دادن به تولید محصول و سایر بخش های مختلف را ارائه نماید. این تحلیل ها و پیش بینی ها فواید بسیار زیادی از جمله مدیریت بهینه موجودی، توجه به رضایت مشتری و انتظارات آن و جلوگیری از هدررفت منابع را باعث گردد.

هوش مصنوعی به عنوان سطحی بالاتر از نقش آفرینی فناوری در این مثال، می‌تواند با کمک سیستم‌های بینایی کامپیوتری به صورت خودکار کیفیت کاشی‌ها را بررسی کرده و ضمن تحلیل دقیق نقص‌ها یا عیوب محصول با در نظر گرفتن حجم زیادی از پارامترهای مرتبط دیگر و تنظیم خط تولید برای جلوگیری از تکرار عیوب و افزایش کیفیت، درجه بندی محصولات و مدیریت بسته بندی را انجام دهد.

به طور خلاصه، اتوماسیون بر روی انجام کارهای تکراری و کاهش دخالت انسانی تمرکز دارد، هوشمندسازی به تجزیه و تحلیل داده‌ها و بهبود تصمیم‌گیری‌ها کمک می‌کند و هوش مصنوعی به سیستم‌ها این امکان را می‌دهد که به طور مستقل یاد بگیرند و سیستم ها و فرایندها را به صورت بهینه در بیاورند. در نتیجه، هر یک از این فناوری‌ها به نوبه خود در افزایش کارایی و اثربخشی و به عبارت دیگر در افزایش بهره‌وری نقش موثری دارند.

مؤلف: عباس زارع بنادکوکی- مشاور سیستم‌های مدیریتی و توسعه کسب و کار

کلیپی از یکی از اساتید بین المللی در حوزه مدیریت دیدم. در مورد مفهوم لذت و شادی. قبل از بیان نکات خودم، عینا جملاتی از این کلیپ را بخوانیم:
"لذت و شادی (pleasure and happiness)
• بسیاری از مردم این دو واژه را یکی می دانند در حالیکه کاملا باهم تفاوت دارند.
• لذت گذراست در حالی‌که شادی طولانی مدت است
• لذت به جسم تعلق دارد ولی شادی به روح
• لذت در گرفتن است و شادی در بخشیدن
• لذت را می‌توان در مصرف یکسری مواد و کالاها بدست آورد ولی شادی را خیر
• لذت به تنهایی تجربه می شود و شادی در درون گروه های اجتماعی
• تمامی افراط ها در لذت چه در مواد مخدر یا در رفتارها به اعتیاد منجر می شود در حالی‌که چیزی به نام اعتیاد در شادی وجود ندارد
• در نهایت مهمترین و آخرین نکته اینکه تنها چیزی که می تواند شادی را از بین ببرد و یا سطح آن را کاهش دهد، لذت است."


این نوع نگاه برای من بسیار جالب بود. به ردپای این نگاه در زیرسیستم های مدیریتی به خصوص زیرسیستم های مختلف در حوزه منابع انسانی توجه کردم. سیستم‌های رهبری، مدیریت عملکرد، جذب و استخدام، جبران خدمات و نگهداشت و سایر که شاید امروزه با تخصصی شدن این حوزه به بیش از سی مورد می‌توان اشاره نمود. زیرسیستم هایی که همه به دنبال توسعه سرمایه انسانی هستند ولی چه توسعه ای! برخی از دیدگاه‌ها به دنبال توسعه منابع انسانی با هدف ارتقای سودآوری و سایر شاخص های کلیدی سازمان هستند و در برخی دیگر که البته بسیار کمتر از دیدگاه قبلی یافت می شود، در کنار هدف ذکر شده، توسعه منابع انسانی برای و به خاطر خود منابع انسانی نیز مورد توجه است.
متاسفانه باید گفت که در طراحی بسیاری از زیرسیستم های منابع انسانی، شأن انسان ها تنزل یافته و لذت محوری بر شادی غلبه یافته است. بها دادن به انگیزه‌های صرفا مادی، شرطی نمودن افراد، نوع پاداش ها، منطق تشویق ها و ..... در برخی سازمان ها، مبنای طراحی و استقرار زیرسیستم های منابع انسانی شده که متاسفانه بجای دست یابی به اهداف منجر به ایجاد رقابت جویی های نادرست، تغییر ارزش ها و در نهایت پایین آمدن سطح افراد در بلند مدت است. 
به نظر می رسد توجه به شادی به جای مبنا قراردادن لذت و یا حداقل در کنار آن، می تواند به طراحی بهتر زیرسیستم های منابع انسانی و کمک به رشد و توسعه سازمان ها و در کنار آن رشد و توسعه افراد گردد البته نمی توان انکار کرد که گاها یک اقدام مناسب همزمان می تواند شادی و لذت را در افراد ایجاد نماید و این موضوع نیز می بایست در طراحی ها مدنظر قرار گیرد.


تألیف: عباس زارع بنادکوکی، مشاور سیستم های مدیریتی و توسعه کسب و کار

ارائه یا فروش خدمت، تفاوت های بسیار زیادی با فروش کالا دارد. هرچند که بحث در باره این تفاوت ها هدف این نوشتار نیست ولی در این میان می توان به مواردی مثل همزمانی تولید و مصرف، نقش بسیار مهم ارائه کننده خدمت در رضایت مشتری، تاثیرگذاری پارامترهای محیطی بر کیفیت درک شده از خدمت و مواردی از این دست اشاره نمود.
بهره‌وری امروزه به عنوان یک ضرورت و نه انتخاب مدنظر قرار گرفته است. این موضوع بسیار مهم در در سطح خرد و در انجام وظایف و فعالیت ها و چیدمان محیط و ... و هم در سطح کلان در سیاست گذاری و طراحی استراتژی های توسعه مدنظر است و کم توجهی به آن، باعث ایجاد مشکلات عدیده ای برای جوامع شده است. در این میان، جامعه ایرانی به طرز معناداری مشکلات ایجاد شده از نابهره‌وری در سطح خرد و کلان را با تمام وجود درک نموده است. مشکلاتی مثل ناترازی های انرژی، قیمت بالا و غیر رقابتی برخی از کالاها و ... از جمله مثال های قابل ارائه در این زمینه است.
بهره‌وری در ارائه خدمت، از جمله حوزه‌های بسیار مهمی است که امروزه مدنظر شرکت های پیشرو در دنیا است و در این سلسله مطالبی که با عنوان "ضرورت های توجه به بهره وری در ارائه خدمات" تدوین و منتشر می گردد، سعی شده تا از جنبه های مختلفی به این موضوع نگاه شده و مطالب مفیدی جهت بهره برداری مخاطبان ارائه گردد.
لازم به ذکر است که این مطالب با برداشت از گزارش شرکت معتبر مشاوره مدیریت مکنزی که با عنوان The productivity imperative in services در سال 2020 منتشر شده، تدوین گردیده است.
در بخش اول این نوشتار، موضوع مهم تغییرات فناوری و تاثیر آن در فعالیت ها مدنظر قرار گرفته است. چهار روند تحول آفرین در این زمینه عبارتند از:
- هوشمندی و یکپارچگی بیشتر در ابزارهای گردش کار
بسیاری از خدمات امروزه بر اساس گردش کار مشخص از طریق ابزارهای الکترونیکی ارائه می گردند. هوشمندی و یکپارچگی این ابزارها هم بسیار مهم و هم به دلیل وجود نمونه های موفق در کشور ما، مورد انتظار مشتریان بوده و بر روی رضایت و عدم رضایت آن ها اثر گذار است. برای اشاره به نمونه های موفق از این جنس می توان به برخی ابزارهای آنلاین فروش بلیط اشاره نمود که بر اساس خریدهای گذشته، مبدا و مقصر مشتری را به صورت خودکار حدس زده و اطلاعات آن را وارد فیلدهای مربوطه ساخته و به صورت یکپارچه با سامانه های ثبت احوال، سامانه های استرداد و ... عمل نموده و تجربه خرید جذابی برای مشتری ایجاد می نماید. برای اشاره به نمونه های ناموفق هم می توان به سیستم برخی از بانک ها اشاره نمود که در پروسه تسهیلات، مواردی مثل اعتبار سنجی، درخواست وام، خرید سفته و ... در سایت ها و اپلیکیشن های مجزا و غیر یکپارچه انجام می شود.
- هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی
ورود هوش مصنوعی به طور فزاینده ای به حوزه های مختلف در حال انجام است. امروزه استفاده از هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی در دنیا هم به منظور افزایش دقت و کیفیت و سرعت و هم پایین آمدن خطا و شکست کارها در حال گسترش است. به عنوان نمونه می توان استفاده از این فناوری در صنایع مختلف مثلا در خط مونتاز قطعات و یا خطوط بسته بندی و همچنین در حوزه لجستیک را مثال زد
- واقعیت افزوده
فناوری واقعیت افزوده را می توان سومین فناوری تحول آفرین در ارائه خدمات ذکر کرد. واقعیت افزوده یک فناوری نوین است که برای درک و فهم و تصور مخاطب را عمق و وسعت بخشیده و سعی می کند با تصاویر، صدا، ویدئو و سایر جزئیات به شناخت مخاطب غنا ببخشد. استفاده از این فناوری امروزه در موارد ساده ای مثل فروش مبل و وسائل منزل (ارائه چیدمان در محیط مجازی و کمک به انتخاب مشتری) گرفته تا در حوزه های فنی صنایع و خطوط تولید مدنظر قرار گرفته است.
- نیروی کار تقاضا محور
امروزه در محیط کار در شرکت ها، نگرش به نیروی کار به خصوص نیروی کار تخصصی نظیر تکنسین های فنی با تحول مواجه شده است. در بسیاری از شرکت ها به منظور جلوگیری از تحمیل هزینه های استخدام تمام وقت این نوع نیروها، بر اساس نیاز با شرایط از قبل طراحی و مدیریت شده، از طریق یک بستر مشخص از این نوع نیروی انسانی استفاده می شود. این سبک فعالیت برای افراد هم مزیت های بسیاری داشته و همزمان با ایجاد تنوع و یادگیری بیشتر، درآمد بسیار بالاتری نیز دارد

قطعا به کارگیری این فناوری ها در ارائه خدمات موجب کاهش هزینه ها، افزایش رآمد و در نهایت ارتقای بهره وری می گردد. در کشور ما در یکی از بزرگترین فروشگاه های دیجیتال، با به کارگیری فناوری هوش مصنوعی و تحلیل داده، بیش از 35 درصد از حجم خودروهای به کارگرفته شده در تحویل کالا کاهش یافته است و یا در نمونه دیگری با استفاده از همین فناوری، با مدیریت توزیع محصول در مناطق مختلف کشور بر اساس پیش بینی دقیق داده محور از بازار، ضمن کاهش شدید هزینه ها، افزایش رضایت مشتریان ایجاد گردد. اینها نمونه های واقعی و مشتی از خروار در استفاده از فناوری برای ارتقای بهره وری در ارائه خدمات است.

تالیف: عباس زارع بنادکوکی مشاور توسعه مدیریت و کسب و کار
بر اساس برداشتی از The productivity imperative in services منتشر شده توسط Mckinsey & company

شرکت X، یکی از پیشگامان صنعت فناوری در ایران، در سال ۲۰۲۲ با چالش‌های جدی در بهره‌وری نیروی انسانی مواجه شد. نرخ ترک خدمت کارمندان بالا بود و رضایت شغلی پایین. مدیرعامل تصمیم گرفت که رویکرد جدیدی در مدیریت منابع انسانی اتخاذ کند.

اقدامات کلیدی:

۱. تحلیل داده‌های منابع انسانی: تیم منابع انسانی با استفاده از داده‌های رفتاری و مصاحبه با کارمندان، دلایل نارضایتی را شناسایی کرد. مشخص شد که یکی از بزرگ‌ترین عوامل، کمبود فرصت‌های توسعه مهارت‌ها بود.

۲. پیاده‌سازی برنامه‌های توسعه فردی: کارگاه‌های مهارت‌آموزی و برنامه‌های مربیگری برای کارمندان راه‌اندازی شد که در نتیجه آن، احساس پیشرفت و انگیزه در میان کارمندان افزایش یافت.

۳. ارزیابی و بازخورد منظم: به جای ارزیابی‌های سالانه، جلسات بازخورد منظم ماهانه با کارمندان برگزار شد تا مشکلات به‌موقع حل شوند.

نتایج:
در طی یک سال، بهره‌وری شرکت X به میزان ۲۵٪ افزایش یافت و نرخ ترک خدمت ۱۵٪ کاهش پیدا کرد. این تغییرات نه تنها باعث بهبود عملکرد شرکت شد، بلکه وفاداری و رضایت کارمندان را به شکل چشمگیری افزایش داد.

درس کلیدی برای مدیران: سرمایه‌گذاری در توسعه فردی و بازخورد مداوم، دو عنصر اساسی برای بهبود بهره‌وری و رضایت نیروی انسانی است.
تألیف: دکتر مهدیه ساوه، مشاور توسعه سرمایه انسانی

بدون شک امروزه بهره‌وری به یکی از مهم‌ترین چالش‌های اداره کشور تبدیل شده است. عدم تعادل ‌ها و ناترازی های نگران کننده در حوزه های مختلف مانند آب، انرژی، محیط زیست، منابع مالی، و منابع انسانی شواهد روشنی بر وجود بحران بهره وری محسوب می شوند. این بحران نه تنها در سطح کلان دغدغه جدی سیاست گذاران و برنامه ریزان شده، بلکه در سطح سازمانی نیز هم در بخش دولتی و هم خصوصی به طور جدی موضوعیت یافته است.
در سال های اخیر همواره بهره‌وری، در قالب برنامه های مختلف توسعه کشور مدنظر بوده و به تبع آن، برنامه‌ریزی های مختلف، آموزش های متعدد، اقدامات فرهنگ ساز و فعالیت های متنوع دیگری تعریف و اجرا شده است. اما بررسی آنها نشان می دهد که در بیشتر برنامه ها بهره وری عمدتا به صورت بخشی (نظیر انرژی، صنعت، کشاورزی و...) مدنظر قرار گرفته و کمتر به عنوان یک موضوع ریشه دار به آن توجه شده است. در واقع در رویکردهای غالب، عمدتا بجای توجه به علت، به معلول توجه شده است.
با بررسی منابع علمی و بهره مندی از نظر صاحبنظران، ریشه های اصلی نابهره وری در سه عنوان "قیمت گذاری دولتی"، قوانین و مقررات" و "کیفیت منابع انسانی" قابل معرفی است.
1- نظام قیمت گذاری
قیمت گذاری دستوری در بسیاری از حوزه‌ها، ریشه نابهره‌وری است. مثال‌هایی از این ریشه‌ی مهم را می‌توان در تمامی حوزه‌ها به وفور نام برد. صنعت خودرو، کالاهای اساسی، سوخت، انرژی و ... از نمونه حوزه‌هایی است که قیمت گذاری دستوری باعث ایجاد نارضایتی‌های گسترده در بین ذی‌نفعان مختلف شده و بحران‌های نابهره‌وری را ایجاد نموده است.
2- قوانین و مقررات
یکی دیگر از مهم‌ترین ریشه‌های نابهره‌وری در کشور، قوانین و مقرراتی است که متاسفانه درحوزه‌های مختلف، بحران‌زا بوده‌است. نامناسب بودن قوانین و مقررات، تعدد بالا، تغییرات و اجرایی نامناسب از وجوه مختلف قابل ذکر برای این ریشه‌ی بحران زا است.
3- کیفیت منابع انسانی و مدیریت
شاید بتوان یکی از مهم‌ترین ریشه‌های نابهره‌وری در کشور را در کیفیت نامناسب منابع انسانی و مدیریت دانست. از یک طرف، بهره‌وری پایین آموزشی در مدرسه و دانشگاه و همچنین نظام ناکارآمد در حوزه مهارت افزایی متناسب با نیازهای روز، توزیع نامناسب نیروی انسانی کارآمد و مهاجرت نخبگان را می‌توان از جمه دلایل پایین آمدن کیفیت منابع انسانی در کشور دانست و از طرف دیگر، سطح پایین کیفیت مدیریت و مدیران در بسیاری از حوزه‌ها، سطوح تصمیم‌گیری و اجرا را آنچنان نازل ساخته که در بسیاری از حوزه‌ها موجب حیرت کارشناسان گردیده است. بسیاری از بحران‌هایی که امروزه در حوزه انرژی، اتلاف موادغذایی، هدررفت آب در کشاورزی و .... شاهد هستیم به خاطر توان پایین کارشناسی و مدیریت است که به موقع هشدارها را درک نکرده تا به بحران تبدیل گردیده است.

دکتر محمد صالح اولیاء
استاد مهندسی صنایع دانشگاه یزد- رئیس هیئت مدیره سامان آوران توسعه