جمیع اختراعات و ابداعات بشر از ابتداییترین ابزار کار در ابزار بدوی گرفته تا پیچیدهترین و بغرنجترین تجهیزات مکانیکی و الکترونیکی زمان حال حاضر متأثر از همین تمایل و اشتیاق میباشد. هر انسان عاقل و خردمندی میخواهد بهترین کار را انجام دهد و بهترین نتیجه و بهره را از کارهای خود تحصیل کند. در بینش مدیریت علمی با بنیانگذاری "فردریک وینسلو تیلور"، فردگرایی سازمانی یا رفتار عقلایی سازمان مترادف با بهرهوری و کارایی به کار میرود. اصول مدیریت عبارت است از "دانش افزایی به رهبری و استفاده بهینه از منابع و امکانات موجود به منظور نیل به اهداف تعیین شده".
بهرهوری مفهومی است جامع و کلی که افزایش آن به عنوان یک ضرورت جهت ارتقای سطح زندگی و رفاه بیشتر، آرامش و آسایش انسانها، هدفی اساسی برای همه کشورهای جهان محسوب میشود و همواره مد نظر دستاندرکاران سیاست و اقتصاد و دولتمردان بوده و میباشد. بهرهوری درخت پرمحتوا و پرشاخ و برگی است. در پی تعالی و تکامل دانش بشر در مسائل اقتصادی و اجتماعی مفهوم بهرهوری نیز به تدریج از نظر شکل و محتوا متحول شده و تکامل و توسعه یافته و پیوسته تعاریف جدیدتر و کاملتری برای آن عرضه گردیده است.
سالیانیست که بحث پیرامون بهرهوری جای خود را در میان مباحث علمی و اجتماعی کشور ما باز کرده است. در صحنه پرتنش رقابت جهانی و سیر پرشتاب تکنولوژی، اینک سیاستگذاران و مدیران، افزایش بهرهوری را گاه به عنوان ابزار و گاه به عنوان هدف مورد توجه قرار می دهند.
2- تعاریف بهرهوری
1-2- تعریف سازمان بین المللی کار (ILO )
سازمان بینالمللی کار بهرهوری را این طور بیان میکند که محصولات مختلف با ادغام چهار عامل اصلی تولید می شوند. این چهار عامل عبارتند از: از زمین- سرمایه- کار و سازماندهی. نسبت ترکیب این عوامل بر محصولات معیاری برای سنجش بهرهوری است.
2-2- تعریف آژانس بهرهوری اروپا (EPA )
آژانس بهرهوری اروپا بهرهوری را به دو طریق زیر مطرح می سازد:
1- بهرهوری درجه استفاده مؤثر از هر یک از عوامل تولید است.
2- بهرهوری در درجه اول یک دیدگاه فکری است که همواره سعی دارد آنچه را که در حال حاضر موجود است بهبود ببخشد. محوری مبتنی بر این عقیده است که انسان می تواند کارها و وظایف خودش را هر روز بهتر و با اخذ نتایج برتر از روز پیش به انجام رساند. علاوه بر آن بهرهوری مستلزم آن است که به طور پیوسته تلاشهایی در راه انطباق فعالیتهای اقتصادی با شرایطی که دائماً در حال تغییر است و نیز تلاشهایی به منظور به کارگیری نظریهها و شیوههای جدید انجام پذیرد. در واقع بهرهوری، ایمان راسخ به پیشرفت انسانهاست.
بدین ترتیب با بررسی تعاریف یاد شده نهایتاً هدف از بهبود بهرهوری عبارت است از استفاده بهینه از منابع مادی، نیروی انسانی، تسهیلات و غیره به طریق علمی، کاهش هزینههای تولید، گسترش بازارها، افزایش اشتغال و کوشش برای افزایش دستمزدهای واقعی و بهبود معیارهای زندگی آنگونه که به سود کارگر، مدیریت و عموم مصرفکنندگان است. در نتیجه تعریف سومانث که همانا مجموعه خروجی های جامع و ملموس به مجموعه ورودیهای جامع و ملموس است، در این فضا و شرایط بهتر میتواند مورد توجه قرار گیرد.
3-2- استعمال نادرست واژه
بهرهوری در غالب موارد به نحوی گوناگون و غیر از آنچه واقع است مورد استفاده قرار میگیرد و لازم است درباره مفاهیم واقعی آن توضیح بیشتری داده شود، تا بدین وسیله با زدودن زنگارها و تاریکی ها گام در مبهمات زده نشود.
واژه "بهرهوری" عموماً با واژه "تولید" جابجا به کار برده میشود. بسیاری افراد فکر میکنند که هرچه تولید بیشتر شود، لزوماً بهرهوری نیز افزایش خواهد یافت. این موضوع ضرورتاً صادق نیست. ابتدا بهتر است مفاهیم تولید و بهرهوری روشن و با هم مقایسه شوند.
1-3-2- تولید
تولید مربوط میشود به عملیات و فعالیتهای فیزیکی ساختن کالاها و ایجاد و ارائه خدمات، حال آنکه بهرهوری مربوط میشود به استفاده همراه با کارایی منابع (نهاده ها) برای تولید کالاها و ارائه خدمات (بازده).
اگر بخواهیم مطلب فوق را به صورت کمّی بیان کنیم، «تولید» عبارت است از میزان بازده (محصول) تولید شده در حالی که «بهرهوری» حاکی است از نسبت میان بازده (محصول) تولید شده به منابع (نهادههای) به کار گرفته شده.
مثال:
فرض کنید که در شرکتی میزان نفر ساعت کار مستقیم از 1000 ساعت در ماه گذشته به 800 در این ماه کاهش یابد. مدیران این شرکت عجولانه و بدون مطالعه نتیجهگیری، قضاوت و ادعا کنند که این کاهش در نتیجه 20 درصد افزایش در بهرهوری بوده است. در حالی که پس از بررسی معلوم شود که در حقیقت این کاهش در نفر ساعت کار مستقیم همراه با 20 درصد کاهش در تولیدات رخ داده باشد. در واقع افزایش میزان غیبت در این ماه، باعث کاهش نفر ساعت کار مستقیم و در نهایت باعث کاهش تولید شده و مبین ضعف مدیریت باشد؛ به جای ادعای غلط افزایش بهرهوری. در این صورت این شرکت استنباط نادرستی از مفهوم بهرهوری داشته است. در غالب موارد واژههای بهرهوری و کارایی و اثربخشی نیز به طور نابجا به کار گرفته شده یا با هم اشتباه می شوند.
2-3-2- کارایی( راندمان- بازدهی)
نسبت بازده واقعی به دست آمده به بازدهی استاندارد و تعیین شده (مورد انتظار) کارایی و راندمان، یا در واقع نسبت مقدار کاری که انجام می¬شود به کاری که باید انجام شود. برای مثال اگر میزان بازده کارگری 120 قطعه در ساعت باشد و میزان تولید تعیین شده پس از بررسی¬های مهندسی روشها و کارسنجی ۱۸۰ قطعه در ساعت تعیین شده باشد، کارایی این کارگر برابر 120/180=0.667 یا در واقع 66.67 درصد است.
نکته بسیار مهم آن است که طبق قوانین فیزیکی در ماشین (سیستمهای بسته و مکانیکی)، کارایی و راندمان (خارج قسمت ظرفیت فعلی به ظرفیت اسمی می باشد)، تقریباً هرگز به 1 نمیرسد و همواره کوچکتر از 1 است. حال آنکه در مورد انسان (سیستم باز) بر اثر انگیزش و رهبری صحیح و ارتقای تعهد به کار و وجدان کاری می تواند از 1 بزرگتر شود.
3-3-2- اثربخشی
اثربخشی عبارت از درجه و میزان نیل به اهداف تعیین شده است. به بیان دیگر اثربخشی نشان میدهد که تا چه میزان از تلاشهای انجام گرفته، نتیجه گیری شده و نتایج مورد نظر حاصل شده است. در حالیکه نحوه استفاده و بهره برداری از منابع برای نیل به نتایج، مربوط به کارایی می باشد. در واقع اثربخشی مرتبط با عملکرد و فراهم آمدن رضایت انسان از تلاشهای انجام شده در رفع نیازمندی ها و کارایی مرتبط با بهره وری صحیح از منابع است. ملاحظه می شود که کارایی جنبه کمی دارد ولی اثربخشی جنبه کیفی داراست. لازم است توجه شود که کارایی و اثربخشی لزوماً همسو نیستند و پا به پای هم حرکت نمی کنند، زیرا کارایی دربرگیرنده سطح یا میزانی از نتایج است که لزوماً ممکن است در مجموع مطلوب و ایده آل نباشد. به عنوان مثال حمل و تحویل یک بسته پستی به فردی که با ما 200 متر فاصله دارد، با پای پیاده به جای استفاده از اتومبیل یا هر وسیله حمل و نقل دیگری که هزینه راننده، کرایه، استهلاک و غیره دارد ممکن است عملی توأم با کارایی باشد. اما اگر بسته دیر به دست فرد مورد نظر رسد و محل مربوط را به خاطر فقط چند ثانیه دیر رسیدن ما ترک گفته باشد، کار با اثربخشی انجام نشده است. یا اگر یک بیمار حمله قلبی به سرعت تمام به بیمارستانی رسانیده شود و تمام امکانات انسانی و مادی بیمارستان به بهترین شکل برای خدمت به او به کار گرفته شود ولی بیماری فوت کند عملیات با کارایی کامل انجام شده لیکن نتیجه اثربخش از اقدامات مزبور حاصل نشده است.
مدیری شکایت داشت که مستخدم دفترش مرد بسیار علاقهمند به کار مؤدب و با وجدان کاری خوبی است؛ لیکن هر وقت ارباب رجوع مهمی میآید و او دستور چای میدهد، مستخدم وقتی چای را میآورد که آن ارباب رجوع کارش تمام شده و رفته است. آن وقت ادعا میکند که میخواسته است با چای تازهدم از میهمانان محترم مدیرش پذیرایی کند! در واقع این مستخدم وظیفه خود را به نیت و به نحو احسن و با وجدان کاری بالا انجام میدهد ( کارایی)، اما خدمتش بهجا و موثر نمیباشد ( اثربخشی).
*عضو هیئت علمی گروه مهندسی صنایع دانشگاه یزد